چه ساده می پنداشتم که تو هم دل باختی و آمده ای تا دستم را بگیری وقتی آهسته در گوش دلم گفتی که آمده ای تا برای همیشه با دلم بمانی چه دور تصور می کردم رفتنت را چقدر خزان نبودنت محال به نظر می رسید و من سرخوش از بهار دیدار و وصال.... تو ساده دل باختی و ساده تر از آن از کنارم گذشتی بی آنکه بدانی در دلم چه می گذرد گفتی:خداحافظ و ناامیدی در دلم فریاد زد:خداحافظ برای همیشه.....
موضوع مطلب : آرشیو وبلاگ های پارسی بلاگ منوی اصلی آخرین مطالب آرشیو وبلاگ پیوندها |
||||